ترجمه مقاله

اعتجان

لغت‌نامه دهخدا

اعتجان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خمیر کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خمیر کردن آرد. (از اقرب الموارد). آرد سرشتن . (تاج المصادر بیهقی ). سرشتن آرد و مثل آن . || خمیر گرفتن و ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خمیر گرفتن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله