ترجمه مقاله

اعتراص

لغت‌نامه دهخدا

اعتراص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) باختن . || فسوس نمودن . (منتهی الارب ). بازی کردن و شادمان شدن طفل . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || پریدن پوست و جستن آن . (منتهی الارب ). اختلاج و پریدن پوست . || برجستن و پریدن مرد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شادمان شدن مرد و جز او. (از متن اللغة). || مضطرب شدن برق . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شادمان شدن گربه . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله