ترجمه مقاله

اعتقاء

لغت‌نامه دهخدا

اعتقاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از جانب چاه به آب رسیدن چاه کن . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چاه را حفر کردن تا به آب رسیدن یا تا آب برآوردن . (از اقرب الموارد). بدین معنی واوی از ماده ٔ «عقو» می باشد. || از چپ و راست کندن چاه را برای آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). از راست و چپ چاه کندن هنگامی که نتوان از قعر چاه آب برآورد. (از اقرب الموارد). || بازایستادن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازنگه داشتن . در این معنی مقلوب اعتیاق است . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قلب الاعتیاق . (تاج المصادر بیهقی ). مثل اعتیاق . (المصادر زوزنی ). || پیش و پس فراز کردن سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شروع کردن در میان کلام . (از اقرب الموارد). || آمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بدین معنی یائی (از ماده ٔ عقی ) میباشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). وبمعنی آمدن باشد در جمله ٔ «من اَین اُعتقیت » بصیغه ٔمجهول ؛ یعنی «من اَین اُتیت ». (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله