ترجمه مقاله

اعجاف

لغت‌نامه دهخدا

اعجاف . [ اِ ] (ع مص ) صابر داشتن نفس خود را بر تیمار بیمار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). صابر داشتن خود را برتیمار مریض و مرض او، یقال : «اعجف بنفسه علی المریض ». عَجف . عُجوف . (از اقرب الموارد). || لاغرگردانیدن ستور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ضعیف و لاغر کردن ستور. (از اقرب الموارد). لاغر کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || صاحب ستور لاغر شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله