ترجمه مقاله

اعجف

لغت‌نامه دهخدا

اعجف . [ اَ ج َ ] (ع ص ) لاغر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مؤنث : عَجْفاء. ج ، عِجاف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این جمع از شواذ است ، زیرا جمع صفت : اَفْعَل فَعْلاء بر وزن فِعال بکسر فا نیاید و در این مورد از باب حمل بر ضد سِمان (ج ِ سمین ) به این وزن آمده است ، و این حمل بر ضد، در نزد آنان متداول باشد. (از اقرب الموارد). ج ، عِجاف بر غیر قیاس . (یادداشت مؤلف ). || پیکان باریک . یقال : نصل اعجف و نصال عجاف ؛ ای دقیق . (منتهی الارب ). نصل اعجف ؛ رقیق و نصال عجاف . (اقرب الموارد) (تاج العروس ).
ترجمه مقاله