ترجمه مقاله

اعجمیان

لغت‌نامه دهخدا

اعجمیان . [ اَ ج َ ] (اِخ ) شعبه ای از اتراک قنقلی . (از تاریخ جهانگشای جوینی ص 35). و مصحح ذیل همان صفحه از کتاب فوق آورده که این کلمه ثانیاً در ورق 110a ذکر خواهد شد. در آنجا گوید: «اصل او (یعنی ترکان خاتون والده ٔ محمدبن تکش خوارزمشاه ) قبائل اتراک اند که ایشان را قنقلی خوانند و ترکان خاتون بسبب انتمای نسبت ، جانب ترکان رعایت نمودی و در عهد او مستولی بودند و ایشان را اعجمیان (و در برخی نسخ اعجمان ) خواندندی . از دلهای ایشان رأفت و رحمت دور بودی و ممر ایشان بهر کجا افتادی آن ولایت خراب شدی و رعایا بحصنها تحصن کردندی الخ ». (جهانگشای جوینی چ لیدن ج 2 از حاشیه ٔ ص 35).
ترجمه مقاله