ترجمه مقاله

اعذار

لغت‌نامه دهخدا

اعذار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عُذر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ عُذر، بمعنی بهانه . (آنندراج ). ج ِ عُذر، بمعنی حجت . (از اقرب الموارد) :
برگشا گنجینه ٔ اسرار را
در سیوم دفتر بهل اعذار را.

مولوی .


و عذر در اصل بمعنای استناد کردن آدمی است بچیزی که گناهان او را بشوید بدین صورت که بگوید: چنین نکرده ام یا بدین جهت چنین کرده ام یاچنین نکرده ام و دیگر چنین نخواهم کرد و معنی سوم توبه است و هر توبه کردنی عذر آوردن است و عکس آن صادق نیست . (از اقرب الموارد) : و اعذار بیشمارتمهید نمود. (سندبادنامه ص 91). در تمهید اعذار مبالغتها نمایی . (سندبادنامه ص 196).
ترجمه مقاله