ترجمه مقاله

اعذاق

لغت‌نامه دهخدا

اعذاق . [ اِ ] (ع مص ) بخلاف رنگ گوسفند پشمی بر آن بستن جهت علامت و نشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخلاف رنگ گوسپند جهت علامت پشمی بر آن بستن . (ناظم الاطباء). نشانی از پشم خلاف رنگ گوسپند بر آن بستن . (از اقرب الموارد). || بار آوردن کوم و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پدید آمدن بار. (تاج المصادر بیهقی ). بارآور شدن اذخر [گیاهی خوشبو که آنرا کوم نیز گویند ] یا شاخ و برگ برآوردن آن یا بشکوفه آمدن آن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله