ترجمه مقاله

اعراش

لغت‌نامه دهخدا

اعراش . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عَرش ، بمعنی تخت و سریر پادشاه و تخت رب العالمین و سقف خانه ، و رکن چیزی و جز آن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به عَرش شود. || ج ِ عُرش ، بمعنی استخوان نزدیک حلق که زبان را برپا دارد و گوشتپاره ای دراز در یک سوی گردن یا در بن گردن یا جای شیشه ٔ حجامت و جز آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به عُرش شود.
ترجمه مقاله