ترجمه مقاله

اعشاش

لغت‌نامه دهخدا

اعشاش . [ اَ ] (اِخ ) موضعی است در بلاد بنی تمیم ازآن ِ بنی یربوع بن حنظله . و در بیت زیر از فرزدق این نام آمده است :
عرفت باعشاش و ماکدت تعزف
و انکرت من حدراء ما کنت تعرف .
و همچنین در این بیت از ابن نَعْجاء الضَبّی ّ آمده است :
ایا ابرقی اعشاش لازال مدجن
یجود کما حتی یروی ثراکما.

(از معجم البلدان ).


و گویند: نام موضعی است در بادیه نزدیک مکه مقابل لطیمه . (از معجم البلدان ). || و موضعی است ببلاد بنی سعد نزدیک طمیه . || ابرق الاعشاش ؛ موضعی بدیار عرب . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله