ترجمه مقاله

اعفث

لغت‌نامه دهخدا

اعفث . [ اَ ف َ ] (ع ص ) آنکه اکثر برهنه باشد، او الذی اذا جلس انکشف عورته ُ. (منتهی الارب ). آنکه اکثر برهنه باشد و یا کسی که در وقت نشستن عورتش نمایان باشد. (ناظم الاطباء). آنکه اکثر برهنه باشد. (آنندراج ). آنکه عورتش بسی برهنه شود. (المصادر زوزنی ). آنکه عورت او برهنه شود. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). آنکه بسی برهنه شود. (تاج المصادر بیهقی ). سخت برهنه . (یادداشت بخط مؤلف ). و منه الحدیث : «کان الزبیر اعفث ، و روی فکان یلبس تحت ازاره التبان ». (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || مرد بیهوده گوی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله