ترجمه مقاله

اعماء

لغت‌نامه دهخدا

اعماء. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَعمی ̍، بمعنی نابینا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ِ اعمی ̍، بمعنی نابینا. عُمی . عُمیان . عُماة. (از اقرب الموارد). و رجوع به کلمه های مذکور شود. || زمینهای ویران بی عمارت و بی مردم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). زمینهای مانده بی نشان که اثری از عمارت در آنها نیست . (اقرب الموارد). || مردم درازبالا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مردم بلندبالا. (از اقرب الموارد). مردم مجهول و درازبالا. (ناظم الاطباء). || اعماء عامیة؛ مبالغه است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جهال . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله