ترجمه مقاله

اعیان

لغت‌نامه دهخدا

اعیان . [ اِ ] (ع مص ) بچشمه رسیدن درکندن چاه . (تاج المصادر بیهقی ). سوراخ کردن چشمه ٔ آب را، و نقب زدن در قنات . (ناظم الاطباء). حفر کردن تا بچشمه رسیدن : حفرت حتی اعینت ؛ ای بلغت العیون . مااعینه ؛ ای ما اشد اصابته بالعین . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله