ترجمه مقاله

اعین

لغت‌نامه دهخدا

اعین .[ اَ ی َ ] (اِخ ) ابن سنبس . پدر زرارةبن اعین . (از رجال معروف رواة شیعه ) غلامی رومی مردی از بنی شیبان بود و قرآن آموخته و مولای او، وی را آزاد کرده بود و خواست او را داخل نسب خویش کند. لیکن او راضی نشد و بهمان ولاء بنی شیبان باقی ماند. (الفهرست ابن الندیم ).
ترجمه مقاله