ترجمه مقاله

اغتیاظ

لغت‌نامه دهخدا

اغتیاظ. [ اِ ] (ع مص ) بخشم گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خشم گرفتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر زوزنی ). بخشم شدن . (صراح ). مطاوع برای فعل «غاظ». یقال : «غاظه فاغتاظ». (از اقرب الموارد). تَغَیﱡظ. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله