ترجمه مقاله

اغدیداق

لغت‌نامه دهخدا

اغدیداق . [ اِ ] (ع مص ) بسیارقطره گردیدن باران . (ناظم الاطباء). بمعنی اغداق است . (منتهی الارب ). بسیار شدن قطره های باران . (از اقرب الموارد). رجوع به اغداق شود. || فراوان و گوارا شدن آب چشمه : اغدودق عین الماء؛ غزرت و عذبت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله