ترجمه مقاله

اغرام

لغت‌نامه دهخدا

اغرام . [ اِ ] (ع مص ) تاوان زده و وام دار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تاوان زده کردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). ملزم ساختن به ادای دین و دیه : اغرمه الدیة و الدین و غیرذلک ؛ الزمه بادائها. (از اقرب الموارد). || شیفته کردن . یقال : «اغرم بالشی ٔ (مجهولاً)؛ ای اولع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حریص کردن . (آنندراج ). سخت حریص گردانیدن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). حریص گردانیدن بر چیزی : اغرم بالشی ٔ (مجهولاً)؛ اولع به . (از اقرب الموارد). || در هلاکی افکندن . (آنندراج ). || زیانکار گردانیدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله