ترجمه مقاله

اغرنداء

لغت‌نامه دهخدا

اغرنداء. [ اِ رِ ] (ع مص ) بزدن و دشنام و قهر فراگرفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || چیره گردیدن . یقال : اغرنداه و علیه ؛ ای علاه بالشتم و القهر و غلبه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || غلبه کردن خواب بر مردم . (المصادر زوزنی ).
ترجمه مقاله