ترجمه مقاله

اغزاء

لغت‌نامه دهخدا

اغزاء. [ اِ ] (ع مص ) کارزار کردن شوی زن : اغزت المراءة اغزاءً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اغزت المراءةُ؛ غزا بعلها. (از اقرب الموارد). || برانگیختن بر غزات و آماده کردن سامان جنگ کسی را و بجنگ فرستادن . یقال : «اغزیت فلاناً؛ اذا جهزته للغزو». (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). بجنگ برانگیختن کسی را و برغلانیدن . (از کشف و کنز و منتخب بنقل غیاث اللغات ). بجنگ دشمن فرستادن و آماده ساختن برای جنگ و برانگیختن بر کارزار: اغزاه اعزاءً؛ بعثه الی العدو یغزوه و جهزه للغزو و حمله علی الغزو. (از اقرب الموارد). بغزو فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ). || مهلت دادن بر وام . درنگی افکندن دین خود را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مهلت دادن در وام . (تاج المصادر بیهقی ). مهلت دادن کسی را و دین او را بتأخیر انداختن : اغزا فلاناً؛ مهّله ، أخر ماله علیه من الدین . (از اقرب الموارد). || دشوار شدن آبستن بر ناقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دشوار شدن آبستنی بر ناقه . (ناظم الاطباء). دشوار شدن آبستنی بر شتر ماده : اغزت الناقة؛ عسر لقاحها. (از اقرب الموارد). تغزیة، در تمام معانی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله