ترجمه مقاله

اغضاف

لغت‌نامه دهخدا

اغضاف . [ اِ ] (ع مص ) تاریک گردیدن شب و سیاه شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخت تاریک شدن شب . (تاج المصادر بیهقی ). ظلمانی و سیاه گردیدن شب : اغضف اللیل ؛ اظلم و اسود. (از اقرب الموارد). || افزون گشتن شاخ درخت خرما و تباه گردیدن بار آن یا گرانبار شدن وی از بار قبل از اصلاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بسیار شدن شاخ نخل و فاسد شدن میوه ٔ آن یا گرانبار گردیدن درخت خرما: اغضف النخل ؛ کثر سعفها و ساء ثمرها و قیل اوقرت . (از اقرب الموارد). || آماده ٔ باریدن گردیدن آسمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نزدیک شدن آسمان بباریدن : اغضفت السماء؛ اخالت للمطر. (از اقرب الموارد). || بسیار ستور گردیدن آغل نزدیک آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بسیار شدن ستوران در آغل یا خوابگاه آنان بنزدیک آب : اغضف العطن ؛ کثر نعمه . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله