ترجمه مقاله

اغیام

لغت‌نامه دهخدا

اغیام . [ اِ ] (ع مص ) ابرناک گردیدن هوا. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). به این معنی اِغامَه بالاعلال نیز استعمال شده است . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ابرناک شدن آسمان و فراگرفتن ابر آن را. (از اقرب الموارد). || جای گرفتن و اقامت نمودن کسی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). اقامت کردن در جایی . (از اقرب الموارد). || ابر رسیدن مر قوم را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || عطش رسیدن به قوم : اغیم القوم ؛ اصابهم غیم ، ای عطش . (از اقرب الموارد). || بگونه ٔ ابر درآمدن شب : اغیم اللیل ؛ جاء کالغیم . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله