ترجمه مقاله

افاز

لغت‌نامه دهخدا

افاز. [ اِ ] (ع مص ) انا علی ̍ افاز یا علی ̍ وفاز؛ من بر رفتنم . (ناظم الاطباء). || بر شتاب رفتن . یقال : «نحن علی اوفاز و وفاز و وفز»؛ای حد عجلة او علی سفر قد اشخصنا. (از اقرب الموارد). اَوفاز. (اقرب الموارد). رجوع به این کلمه شود.
ترجمه مقاله