ترجمه مقاله

افاقة

لغت‌نامه دهخدا

افاقة. [ اُ ق َ ] (اِخ ) نام موضعی در کوفه و آبی مر بنی یربوع را. (از ناظم الاطباء). موضعی است از اراضی حزن نزدیک به کوفه . و مفضل گوید: آبی است بنی یربوع را. و نعمان بن منذر بهار را از آنجا آغاز می کرد و یکی از ایام عرب در آنجا روی داد که در آن بسطام بن قیس بن مسعود شیبانی بر بنی یربوع حمله برد و آنان را منهزم ساخته و اسیر کرد. و این موضع از منازل بود و گروهی کلمه را تصحیف کرده و «اَفاقه » بفتح همزه و اظهار هاء همچون جمع فقیه خوانده اند. (از معجم البلدان ). و لبید در ابیات زیر به اینکه این موضع از منازل آل منذر است ، اشارت دارد:
لَبَیْک َ علی النعمان شرب وقینة
و مختبطات کالسعالی أرامل
له الملک فی ضاحی معد و اسلمت
الیه العباد کلها ما یحاول .
وپس از آن اوصاف آن را بیان میدارد و شاعر دیگر گوید:
الا قل لدار بالافاقة: اسلمی
بحی ّ علی شحط و ان لم تکلمی .
و دیگری گوید:
و نحن رهنا بالافاقة عامراً
بما کان بالدرداء رهنا و ابسلا.

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله