ترجمه مقاله

افاق

لغت‌نامه دهخدا

افاق .[ اُ ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ). یاقوت آرد: افاق و افیق دو موضع در بلاد بنی یربوع نزدیک به الخصی . در آن موضع یکی از جنگهای عرب روی داد که در آن عمربن الجزور فارس بکر بدست معدان بن قعنب تمیمی بقتل رسید. (از معجم البلدان ). رجوع به یوم افاق شود.
ترجمه مقاله