ترجمه مقاله

افتد

لغت‌نامه دهخدا

افتد. [ اَ ت ِ ](ص ، اِ) بمعنی ستاینده و ستایش کننده باشد. (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). ستایش و مدح . (ناظم الاطباء). اَفِد کلاهما شگفت و بتازیش عجب گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). || شگفت و عجب و تعجب . (برهان ). و شگفت . (ناظم الاطباء). || هر چیز عجب و شگفت . (ناظم الاطباء). صحیح کلمه همان افد = افت است بمعنی عجیب . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به افد شود.
ترجمه مقاله