ترجمه مقاله

افتراط

لغت‌نامه دهخدا

افتراط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فوت گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). منقرض شدن و ترس فوت داشتن چیزی را. و به این معنی بصیغه ٔ مجهول استعمال شود. یقال : فلان لایفترط احسانه و برّه ، علی المجهول ؛ ای لاینقرض و لایخاف فوته . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || فرزند نارسیده مردن کسی را. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مردن کودک نارسیده ٔ کسی پیش از رسیدن بسن مردی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله