ترجمه مقاله

افثاء

لغت‌نامه دهخدا

افثاء. [ اِ] (ع مص ) سستی آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مانده شدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (صراح ). || آرمیدن . || جای گرفتن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دمه برافتادن . || شکستن گرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (صراح ). سست شدن گرما. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) سنگریزه را گرم نموده آب پاشیده بیمار را بر آن خوابانند تا خوی کند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در تمام این معانی مهموزاللام است . و معتل اللام یائی آن بمعنی مانده گردیدن است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله