ترجمه مقاله

افراء

لغت‌نامه دهخدا

افراء. [ اِ ] (ع مص ) اصلاح چیزی کردن یا اصلاح کردن فرمودن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اصلاح کردن چیزی را و گفته اند؛ امر به اصلاح کردن باشد. (از اقرب الموارد). اصلاح چیزی کردن فرمودن کسی را. (آنندراج ). || شکافتن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قطع کردن و شکافتن چیزی را بصلاح یا بفساد. و عن الکسائی : افریت الادیم قطعته علی جهة الاصلاح . یقال : قد افریت و مافریت ؛ ای افسدت و مااصلحت . (از اقرب الموارد). بریدن و شکافتن یا تباهی کردن . (المصادر زوزنی ). بریدن ادیم بر وجه افساد و شکافتن . (تاج المصادر بیهقی ). || نکوهیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (از اقرب الموارد). || بریدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال :افریت الاوداج . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کفانیدن گرگ شکم گوسفند را. || بریدن پوست را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله