ترجمه مقاله

افراسیاب

لغت‌نامه دهخدا

افراسیاب . [ اَ ] (اِخ ) اتابک ...، ابن یوسف شاه از اتابکان لر بزرگ بود و از 688 - 695 هَ . ق . حکمرانی داشت . وی مردی مستبد و ظالم بود. ابتدا افراد خاندان وزیر پدر خود را مصادره کرده ایشان را بوضعی شنیع کشت و جماعتی از آنان به اصفهان پناه بردند و این واقع مقارن شد با مرگ ارغون (690 هَ . ق .) و پریشانی اوضاع دربار ایلخانی ، افراسیاب موقع را برای قیام و طغیان برضد مغول مناسب دید و امر داد تا اتباع او مغولانی را که در اصفهان بودند، کشتند و به همدان و فارس تا کنار دریا حکّامی فرستادو مصمم حمله به تبریز گردید. ایلخان جدید گیخاتو سپاهیانی فراوان بسرکوبی او فرستاد و مغول دست بکشتار لر گذاشتند و افراسیاب چون خود را حریف ندید، به اردوی گیخاتو آمد و طلب عفو کرد و بخشیده شد و بهمین طریق چند بار مورد خشم و عفو قرار گرفت و سرانجام در 20 ذی الحجه 695 هَ . ق . به امر غازان بقتل رسید. (از تاریخ مغول اقبال ص 446). وی ششمین از اتابکان هزاراسبی لرستان بود. و رجوع به از سعدی تا جامی و تاریخ گزیده ص 618 و تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 66 و 202 شود.
ترجمه مقاله