ترجمه مقاله

افرهنج

لغت‌نامه دهخدا

افرهنج . [ اَ رَ ] (اِ) دوائی است که آنراکشوث و تخم آنرا بذرالکشوث خوانند. فواق را نافع است . (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ). داروئی که به تازی کشوث گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به افرغنج شود.
ترجمه مقاله