ترجمه مقاله

افریقیه

لغت‌نامه دهخدا

افریقیه . [ اِ ی َ ] (اِخ ) همان افریقیه بتشدید یاء است که در فارسی بتخفیف آن خوانده شده است . رجوع به افریقیّه و افریقا شود :
چون بلشکرگه او آینه بر پیل زنند
شاه افریقیه را جام فر و نیل زنند.

منوچهری .


افریقیه صطبل ستوران بارگیر
عموریه گزیرگه بازبایار .

منوچهری .


روزی بود کاین پادشاه بخشد ولایت مر ترا
از حد خط استوا تا غایت افریقیه .

منوچهری .


بر مرز افریقیه با سپاه
چو آمد شد این آگهی نزد شاه .

(گرشاسب نامه ).


از در افریقیه تا حدّ چین
نام او فاروق دین افزای باد.

خاقانی .


ترجمه مقاله