ترجمه مقاله

افزاردان

لغت‌نامه دهخدا

افزاردان . [ اَ ] (اِ مرکب ) جای دیگ افزار. مقزحه . (یادداشت دهخدا). توبره و جعبه ای که در آن صنعتگران و پیشه وران افزار و آلات خود نهند. (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله