افسار بر سر کردن
لغتنامه دهخدا
افسار بر سر کردن . [ اَ ب َ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) افسار برسر کشیدن . (از آنندراج ) :
آن یکی افسار خر از سر کشید
بر سر خود کرد چون خر میدوید.
آن یکی افسار خر از سر کشید
بر سر خود کرد چون خر میدوید.
سلیم (از آنندراج ).