ترجمه مقاله

افسانه جستن

لغت‌نامه دهخدا

افسانه جستن . [ اَ ن َ / ن ِ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) افسانه طلبیدن . افسانه خواستن . افسانه پرسیدن :
نکردی گوش بر گفت کسی اکنون که شد عاشق
پی خواب از فغانی هر شبی افسانه میجوید.

فغانی شیرازی (از ارمغان آصفی ).


ترجمه مقاله