ترجمه مقاله

افسر سگزی

لغت‌نامه دهخدا

افسرسگزی . [ اَ س َ رِ س َ ] (اِخ ) نام تصنیفی و قولی است از تصنیفات باربد. (برهان ). نام سازی است از مصنفات باربد که در زمان قدیم در ملک سیستان متعارف بود. (از آنندراج ). || (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام سازی باشد که نوازند. (برهان ) :
بگیر باده ٔ نوشین و نوش کن بصواب
ببانگ شیشم و با بانگ افسر سگزی .

منوچهری (از آنندراج ).


و رجوع به افسر و ترکیبات آن شود.
ترجمه مقاله