افسوس داشتن
لغتنامه دهخدا
افسوس داشتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) حسرت داشتن . (ناظم الاطباء) :
خوش افسوسی ز قتل من بت خونخوار من دارد
که انگشتی بخون آلوده دائم در دهان دارد.
خوش افسوسی ز قتل من بت خونخوار من دارد
که انگشتی بخون آلوده دائم در دهان دارد.
اثر شیرازی (از آنندراج ).