ترجمه مقاله

افشای راز کردن

لغت‌نامه دهخدا

افشای راز کردن . [ اِ ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راز کس آشکارا کردن . طنبور از غلاف بیرون آوردن و بیرون کردن . طنبور از جوال بیرون کردن . زنار از زیر خرقه گشادن . شیشه بر سر بازار شکستن . شیشه بر سر کسی شکستن . شیشه بر سنگ زدن و آمدن . سرپوش از روی راز برداشتن . بیرون دادن و بیرون کردن راز. دهل دریدن . پرده از روی کار کشیدن . پرده از کار برداشتن . پرده از روی کار برخاستن و افتادن . پرده دریدن . بدن پرده ٔ راز تنگ کردن . پرده ٔ راز برداشتن .گربه از بغل افکندن . بر روی روز افتادن راز. بروز افتادن راز. بر سر بازار نهادن . بر سر صحرا افکندن . وبر صحرا نهادن . و در صحرا نهادن راز، همه از مترادفات است . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 24). و برای شواهد آن رجوع به مجموعه ٔ مترادفات صص 24 - 25 شود.
ترجمه مقاله