ترجمه مقاله

افشا کردن

لغت‌نامه دهخدا

افشا کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . پراکنده کردن . (یادداشت مؤلف ) :
من نیز هرآنچه سر و اخفا
دل داشت بر تو کردم افشا.

واله هروی (از بهارعجم ).


- افشای سِرّی کردن ؛ رازی را آشکار کردن .(یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله