ترجمه مقاله

افقی

لغت‌نامه دهخدا

افقی . [ اُ ف ُ] (ص نسبی ) نسبت است به افق ، مقابل عمودی . آنچه در افق باشد. که عمودی نیست . متوازی . (یادداشت مرحوم دهخدا). آنکه از آفاق زمین باشد. (از اقرب الموارد).
- خط افقی ؛ مقابل خط عمودی . خط موازی با سطح آب ساکن .
|| هر که در زمین برای کسب معیشت رود. اَفَقی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). اَفّاق . (منتهی الارب ). آنکه در نواحی زمین رود برای کسب معیشت . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله