ترجمه مقاله

افلح

لغت‌نامه دهخدا

افلح . [ اَ ل َ ] (ع ص ) کفته لب زیرین . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). شکافته لب زیرین . (تاج المصادر بیهقی ). لب زیر شکافته . (دستوراللغه ). گشاده لب زیرین . (مهذب الاسماء). زرددندان . (المصادر زوزنی ). خرگوش لب . لب شکری از لب زیرین . (یادداشت مؤلف ). || (ن تف ) رستگارتر. (یادداشت مؤلف ). || (اِ) نوعی سنگ از اشباه که در عداد یاقوت بود. رجوع به الجماهر ص 52، 53، 76، 77 شود.
ترجمه مقاله