ترجمه مقاله

افکل

لغت‌نامه دهخدا

افکل . [ اَ ک َ ] (اِخ ) پدر بطنی است که آنها را افاکل خوانند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نام اسب تزال بن عمرو مرادی است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله