ترجمه مقاله

اقباض

لغت‌نامه دهخدا

اقباض . [ اِ ] (ع مص ) قبضه ساختن شمشیر و جز آن را. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). شمشیر و کارد را دسته کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). || در تداول ، داد و ستد قبض در معاملات . (ناظم الاطباء).
- قبض و اقباض کردن ؛ قبض دادن و قبض گرفتن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله