ترجمه مقاله

اقطار

لغت‌نامه دهخدا

اقطار. [ اِ ] (ع مص ) آب چکانیدن . || هنگام چکیدن رسیدن چیزی را. || بر قطر چیزی افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || قطار کردن شتران و جز آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله