ترجمه مقاله

اقطاف

لغت‌نامه دهخدا

اقطاف . [ اِ ] (ع مص ) خداوند ستور قطوف گردیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بوقت درو رسیدن انگور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نزدیک شدن میوه بچیدن . || اقطاف دابه ؛ رفتن همچون رفتن آن چارپا و پیروی کردن از آن . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله