ترجمه مقاله

اقعاد

لغت‌نامه دهخدا

اقعاد. [ اِ] (ع مص ) خدمت کردن کسی را. || کفایت کردن کسب کسی را. || نشانیدن . || لنگ شدن . || بر جای مانده گردانیدن . || کندن چاه را بقدر قعده . و نشستن جای یا تا آب نارسانیده گذاشتن آنرا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گذاشتن حفر چاه را پیش از رسیدن به آب .
ترجمه مقاله