ترجمه مقاله

اقعیلال

لغت‌نامه دهخدا

اقعیلال . [ اِ ] (ع مص ) راست شدن در سواری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گل کردن درخت رز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله