ترجمه مقاله

اقهام

لغت‌نامه دهخدا

اقهام . [ اِ ] (ع مص ) حقیر شمردن و چشم فروپوشیدن از چیزی . || نخواستن و ناخوش داشتن چیزی را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || خواهش نکردن طعام را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آرزوناکردن طعام . (تاج المصادر بیهقی ). || خواهش کردن طعام را. از اضداد است . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || باز شدن آسمان از ابر و گشاده شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واشدن میغ. (تاج المصادر بیهقی ). واگردیدن ابر از آسمان و گشاده شدن آن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله