ترجمه مقاله

الباد

لغت‌نامه دهخدا

الباد. [ اِ ] (ع مص ) در پی کردن جامه را. (منتهی الارب ). وصله زدن جامه . || خوی گیر ساختن زین را. (منتهی الارب ). زین را نمدزین کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || خوی گیر بر ستور بستن . (منتهی الارب ). نمدزین بر ستور بستن . (تاج المصادر بیهقی ). || در جوال درآوردن مَشک . (منتهی الارب ). مشک را در جوال خرد نهادن . (تاج المصادر بیهقی ). || سر فرودآوردن وقت درآمدن در خانه . (منتهی الارب ). || نگاه را بجانب سجده داشتن مصلی در نماز. || چیزی را بچیزی چسبانیدن . || کمیز و سرگین خشک شدن بر سرین ستور. || جای گرفتن و اقامت نمودن . (منتهی الارب ). مقیم شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || برچفسیدن به زمین . || آماده ٔ فربهی شدن شتران . || پشم برآوردن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله