ترجمه مقاله

التقاء

لغت‌نامه دهخدا

التقاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فاهم رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ). فراهم رسیدن . (مصادر زوزنی ). باهم رسیدن . با هم پیوستن . (منتهی الارب ). بهم رسیدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). همدیگر را دیدن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (مصادر زوزنی ). با افتادن و کردن و نمودن ترکیب شود. || با هم پیوستن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ).
- التقاء خاطرین ؛ نزد بلغاء آن است که دو شاعر در مجاوبات ، مصراعی یا بیتی و یا معنی و یا صفتی را موافق بگویند چنانکه اتهام بر هیچیک نبود و آن چنان باشد که هر دو در زمان واحد و مکان واحد به انشاء رسانند بر آن نمط که یکی را بر دیگری اطلاع نبود. و اگر هردو طریق مجاوبات قبول کنند و بعد یک دو روز فرصت طلبند و سازند و امکان اطلاع نبوده باشد همین حکم دارد.و اگر بیت متأخران موافق بیت متقدمان افتد و قائل از آنها باشد که در قوت طبع او شبهه نبود هم از این قبیل بود. کذا فی جامعالصنایع. و این را توارد خاطرین نیز گویند - انتهی . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به آنندراج ذیل همین ماده شود.
- التقاءساکنان یا ساکِنَین ؛ دو حرف ساکن پهلوی یکدیگر قرار گرفتن و این در زبان عرب ناممکن بود و ناچارباید قاعده ٔ صرفی در چنین مورد اجرا شود.
ترجمه مقاله