ترجمه مقاله

الجزایر

لغت‌نامه دهخدا

الجزایر. [ اَ ج َ ی ِ ] (اِخ ) پایتخت الجزائر. یاقوت در معجم البلدان گوید: الجزایر نام شهریست بر ساحل دریا میان افریقیه و مغرب که از «بجایه » چهار روز فاصله دارد. این شهر از خواص بلاد بنی حمادبن زیری بن مناد صنهاجی بود و به جزائر بنی مزغنای شهرت داشت و آن را جزیره ٔ بنی مزعنای نیز گفته اند. شهری قدیمی است و آثاری از گذشتگان و عماراتی طولانی استوار دارد که از حکومت اقوام گذشته حکایت میکند و صحنی دارد که با سنگهای رنگارنگ کوچک مانند موزائیک مفروش شده و در آن عکسهای جانوران در نهایت هنرمندی تصویر شده است . و دارای بازارها و مسجد جامعی است . لنگرگاه آن با امن است و چشمه ٔ شیرینی دارد و صاحبان کشتیها از افریقیه و اندلس و جاهای دیگر بدانجا آیند. (از معجم البلدان چ دارصادر، دار بیروت ذیل جزائر). پایتخت کشور، الجزایر است که 500000 تن سکنه دارد. بندر تجاری مهم و از مراکز صنعتی است ، مواد غذایی ، مصنوعات شیمیایی و پارچه بافی آن معروف است و دانشگاهی دارد.رجوع به الجزایر (کشور) و سفرنامه ٔ ابن بطوطه شود.
ترجمه مقاله